«آبراه کوچکی در میان هور»؛ روایت دیدنی از قهرمانان گمنام در سینما حقیقت
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، علی حیدری ـ مستندهای آرشیوی در ایران، معمولا با تصاویری تکراری از رخدادها بازآفرینی میشوند. مستندهای تاریخی درباره ایران و تهران و جنگ جهانی، یا رضا خان پهلوی و ... برای تماشاگر آشنای سینمای مستند، پر از پلانهای بارها دیده شده است، مستندهای درباره جنگ هشت ساله هم، چنین هستند. اغلب این فیلمها تحت تاثیر روایت فتح ساخته شده و در استفاده از آرشیو، یک روش و یک نوع نگاه را تکرار میکنند.
مستندسازی با آرشیو، کاری است سترگ، اگرچه در ایران آنچنان که باید جدی گرفته نمیشود و آن را تقلیل میدهند و فیلمسازی درباره سوژههای داغ اجتماعی یا مستندسازی بر اساس مصاحبه (کلههای سخنگو) دوستداران بیشتری نسبت به مستندهای آرشیوی دارند. مرتضی پایه شناس که در سینمای مستند به عنوان مستندساز آرشیوی مشهور است، از سوی منتقدانش متهم است که بیش از آنکه فیلمساز در صحنه باشد، فیلمساز در اتاق تدوین است، این به خودی خود نمیتواند محل اعتراض و انتقاد باشد، آنهم از سوی مخاطبان جدی سینمای مستند، سینمای مستند، جستجوگر و کشف کننده است و «باید» از عرصه گزارش و «ژورنالیسم» به ویژه نوع سفارشی اش فاصله بگیرد، پس صرف ساختن مستند آرشیوی، گناهی نیست همان طور که بابک بهداد در «بهارستان خانه ملت» به سراغ آرشیو رفته یا احسان عمادی در «فرار از قصر» از آرشیو استفاده کرده است. «آبراه کوچکی در میان هور» بر اساس بخشی از تاریخ ایران و نه صرفا تاریخ جنگ شکل گرفته است، برای تماشاگر واقعی سینمای مستند، برای دوستداران حقیقت، این نوع فیلمها مثل حرکت همان قایق در هور، سفری به تاریخ ایران و تاریخ مقاومت در برابر دژخیم است.
پایه شناس، با رعایت جزییات و مکث فراوان (بدون آنکه ضرباهنگ فیلم دچار مشکل شود) برای شما قصه جوانانی را روایت میکند که در روزهای سخت جنگ مشغول شناسایی بودند. اگر سالها قبل در سینمای داستانی، از رسول ملاقلی پور و فیلمهایش یاد میشد که تصویر کلیشهای رزمنده را شکسته و به «انسان در جنگ» نزدیک شده، پایه شناس در «آبراه کوچکی در میان هور» و «گلوله باران» به «انسان» و «انسان در بحران» پرداخته است. مردانی که در «گلوله باران» دچار بحران شده بودند، شبیه تصویر رسمی از مدافعان حرم نیستند، انسانند، فریاد زده، میترسند و به زندگی چنگ میزنند. در «آبراه...» جوانان فیلم، قهرمانند. اگرچه فیلمساز به این وجه از شخصیت آنها اشاره نمیکند. آنها جوانند، سرخوش، دوستدار هیجان و تجربه یک رخداد و بیش از آن «آرمان خواه» و «میهن دوست». حرفه دشوار آنان، شناور بودن در آب در ساعات طولانی، زدن به دل حادثه در بحران و همه جزئیات در فیلم وجود دارد. صداهای آرام، سکوتی که گاه هراس آلود است و «زندگی» که زیر سایه «مرگ» خودش را به رخ میکشد.
فیلم پایانی خاطره انگیز دارد، در هر بار تماشای «آبراه کوچکی در میان هور» در فصل پایانی اشک به چشمم آمد، گویی تاریخ را با شخصیتهای فیلم قدم زدم و به رستگاری رسیدم، رهایی از هیاهوهای دوران پس از جنگ، دل سپردن به قهرمانانی که نامشان شاید در تاریخ گمشده است.
مستند «آبراه کوچکی در میان هور» درباره ایران، مردم ایران، درباره آزادی و درباره وطن است، فیلم پایهشناس، برای تماشا صبوری و تمرکز میخواهد، اما شما را با خود همراه میکند. فیلم تنفس در فضایی از دست رفته و به تاریخ پیوسته است، با تصاویری که درست انتخاب شده و صداهایی که هوشمندانه کنار هم قرار گرفته، یک مستند تاریخی که ملال آور نیست و حرف امروز را میزند، حرف ایران را.
«آبراه کوچکی در میان هور» به کارگردانی مرتضی پایه شناس و تهیهکنندگی یاسر فریادرس برای دریافت جایزه شهید آوینی رقابت میکند.
انتهای پیام/


